۱۳۹۰ مرداد ۲۹, شنبه

کودک آزاری در شب‌های قدر

یعنی‌ واقعا این کوچولو واقعا به اون سنّ رسیدن که به یه همچین محیط و فضاهایی هایی بیان و تحت تاثیر محیط قرار بگیرن

دهه ی 60 تی ها

دهه ی 60 تی ها ....
نسل ما نسل بدبختی ست … نه به این خاطر که متولد روزهای جنگ است … نه به این خاطر که به کنکور میلیونی و ظرفیت کم دانشگاه خورد … نه به خاطر تورم … نه به خاطر بنزین ۷۰۰ تومانی … نه به خاطر محدودیت های اجتماعی و سیاسی … نه به خاطر ۲۰۰ روز هوای آلوده و در وضعیت هشدار در سال … به خاطر اینکه “پر توقع” است
.
سواد، ثروت، آرامش و حتی عشقش را دریغ می کند و همه را از تمام دنیا طلبکار است !

۱۳۹۰ مرداد ۲۸, جمعه

جک جنتی

جک جنتی
خدا:احمد خشک شدن؟
.
.
.
.
.
جنتی :حوا اره ولی ادم هنوز روش تره.. زیرو روش کنم؟

۱۳۹۰ مرداد ۱۵, شنبه

نامه مهدی کروبی خطاب به فرزندش

سحام نیوز: مهدی کروبی در نامه ای به فرزندش حسین؛ طی نامه ای مواردی را با وی پدرانه در میان گذارده است. به گزارش سحام نیوز و به نقل از صفحه فیس بوک شخصی حسین کروبی، در بخشی از این نامه آمده است: “یقین داشته باشید این دوران سخت و دشوار پایان خواهد یافت. زشتی و شرمندگی می ماند برای افراد و مسئولینی که ظلم می کنند و بر خلاف قانون و شرع حقوق مردم را پایمال می نمایند. ”

متن کامل این نامه بدین شرح است:

نزدیک به شش ماه است که هنوز موفق به دیدار پدرم نشده ام تا وی را حتی برای دقایقی ببینم. خواستم تا در آستانه این ماه رمضان از پدرم یادی کرده باشم . پدری که مانند مهندس موسوی و همه زندانیان سیاسی دچار کینه و عداوت ماموران امنیتی قرار گرفته اند. امیدوارم در این ماه، زندانیان سیاسی همچون احمد زیدآبادی، محمد داوری، عبدالله مومنی، عیسی سحرخیز و بهاره هدایت و بسیاری دیگر از زندانیان و نیز گمنامان در بند که به ناحق دچار ظلم ظالمین شده اند هرچه زودتر آزاد شده و مسببان این ظلم در این ماه رحمت و توبه از درگاه خداوند طلب بخشش کنند و به عقلانیت و انسانیت بازگردند.

این متن نامه ای است که پدرم چند ماه قبل برای من نوشته بودند. متاسفانه در آن ایام، رسانه های جریان حاکم با شایعه پراکنی، خبر خروج من از کشور و پناهنده شدن در کشوری امن را منتشر کرده بودند. این خبرها توسط ماموران به گوش پدرم رسیده بود و ایشان چون نگران جو سازی و سوء استفاده جریان حاکم بودند، طی نامه ای به من در این خصوص ابراز نگرانی خود را اعلام کردند.

بسمه تعالی

فرزند عزیز و نور چشمم حسین کروبی

سلامتی شما و خانواده محترم و فرزندان عزیز زهرا خانوم و احمد جان را از خداوند منان خواستارم. انشاله از همه خطرها مصون و محفوظ باشید. یقین داشته باشید این دوران سخت و دشوار پایان خواهد یافت. زشتی و شرمندگی می ماند برای افراد و مسئولینی که ظلم می کنند و بر خلاف قانون و شرع حقوق مردم را پایمال می نمایند. با توکل به خداوند بزرگ در کنار خانواده و فرزندان باشید و در خصوص ملاقات با پدر، هرگونه صلاح می دانید عمل نمایید و از مسافرت به خارج از کشور حتما پرهیز نمایید زیرا مصلحت نیست و مطمئن باشید ندامت و پشیمانی جبران ناپذیری دارد.

مهدی کروبی

شناخت آئین زرتشت

زَرتُشت یا زَردُشت پیامبر ایران باستان بود که مزدیسنا را بنیان گذاشت.[۱] وی همچنین سراینده گات‌ها، کهن‌ترین بخش اوستا می‌باشد.[۲] زرتشت را گاهی یک مصلح اجتماعی یا یک معلم اخلاق‌گرا نیز عنوان کرده‌اند. زمان و محل دقیق تولد وی مشخص نیست اما گمانه‌زنی‌ها و اسناد، زمانی بین ۶۰۰۰ تا ۶۰۰ سال پیش از میلاد مسیح را برای او پیش‌بینی کرده‌اند و وی را به مناطق مختلفی مانند ری، آذربایجان، خوارزم و سیستان نسبت داده‌اند.[۳] تعلمیات زرتشت بعدها با باورهای بومی ایرانیان ترکیب شد و آئین مزدیسنای کنونی که نزدیک به پنج قرن دین رسمی ایران نیز بوده‌است را پدید آورد. نام زرتشت در فهرست یکصد نفرهٔ انسان‌های تاثیرگذار تاریخ که توسطمایکل هارت تنظیم شده‌است قرار دارد.[۴] دین زرتشت امروزه حدود دویست هزار تن پیرو در ایران، هند و برخی نقاط دیگر جهان دارد.[۵]
نام زرتشت بر اساس متون اوستایی زراثوشترا بوده‌است که نامی مرکب است. از «زَرَت» که ممکن است معنی زرد و زرین یا پیر داشته باشد و «اشترا» که برخی آن را شتر و برخی معنی آن را آسترا به معنی ستاره در نظر گرفته‌اند. دارندهٔ شتر زرد، دارندهٔ شتر پیر، دارندهٔ شتر با جرأت، درخشان و زرد مثل طلا، پسر ستاره،، ستارهٔ درخشان و روشنایی زرینمعانی گوناگونی است که تا به‌حال محققان برای نام زرتشت ذکر کرده‌اند.[۶]

زمان ظهور زرتشت، با همهٔ پژوهش‌های دانشمندان قدیم و جدید، هنوز هم در پردهٔ ابهام است. دربارهٔ زمان زندگانی زرتشت آنقدر تحقیق و بحث و گفت‌و‌گو شده‌است که حتا اشاره به رئوس آن مطالب، کتاب بزرگی را فراهم می‌کند.[۷]

  • اودوکسوس کنیدوسی که هم زمان با افلاطون بوده‌است، زمان ظهور زرتشت را ۶۰۰۰ سال قبل از افلاطون می‌داند.[۸]
  • جامعهٔ زرتشتیان ایران زادروز زرتشت را ۶ فروردین و در سال ۱۷۶۸ پیش از میلاد [۹] و تاریخ درگذشت او ۵ دی ۱۶۹۱ پیش از میلاد [۱۰] تعیین کرده‌است. اما این باور که به تازگی متدوال شده و زرتشتیان هند [۱۱] آنرا به رسمیت نمی‌شناسند، فاقد منبع تاریخی است.
  • بیشتر پژوهشگران طرفدار تاریخ سنتی، زمان زرتشت را سده پنجم تا ششم پیش از میلاد در نظر گرفته‌اند.[۱۲] در کتاب بندهشن آمده‌است که زرتشت در سال ۲۵۸ سال پیش از انقراض شاهنشاهی هخامنشی به بعثت رسید. اما در ارداویرافنامه، بعثت زرتشت ۳۰۰ سال پیش از حمله اسکندر ذکر می‌شود و بنابراین، چون اسکندر ۳۳۰ پیش از میلاد به ایران حمله کرده‌است، تاریخ تولد زرتشت در حدود ۶۶۰ پیش از میلاد خواهد شد. همچنین بعضی از محققان دیگر از شباهت اسمی استفاده کرده، گشتاسپ پدر داریوش هخامنشی را با کی گشتاسپ شاه کیانی یکی دانسته‌اند، در نتیجه زمان زرتشت را حدود ۵ سده پیش از میلاد در نظر گرفته‌اند.[۱۳]
  • امروزه بیشتر دانشمندان بر آنند که زردشت بین ۱۰۰۰ تا ۱۲۰۰ سال پیش از میلاد می‌زیسته‌است.[۱۴]
  • خاستگاه زرتشت با آنکه در مورد محل تولد زرتشت تاکنون تحقیق گسترده‎ای صورت گرفته ولی هنوز نتیجهٔ قطعی به دست نیامده‌است. [۱۵] از گات‌ها که تنها مآخذ اساسی راجع به زندگی زرتشت است، هیچگونه اطلاع روشنی، خواه در باب مولد و خواه دربارهٔ محل دعوت و منطقهٔ عمل او، به دست نمی‌آید.[۱۶] در چندین قسمت از یشت‌ها دراوستا محل فعالیت دینی زرتشت ایرانویج ذکر شده‌است.[۱۷]

    در منابع پهلوی و به دنبال آنها در کتاب‌های عربی و فارسی ایرانویج را با آذربایجان یکی شمرده‌اند. دانشمندان انتساب زردشت را به آذربایجان، به دلایل فراوان مردود می‌دانند که مهم‌ترین آنها دلایل زبانی است. زبان اوستایییعنی زبان کتاب اوستا زبانی است متعلق به شرق ایران و در این کتاب هیچ نشانی از واژه‌هایی که اصل مادی یافارسی باستان داشته باشد، دیده نمی‌شود. امروزه بیشتر دانشمندان ایران‌شناس ایرانویج را خوارزم به شمار آورده و زادگاه زردشت را آنجا دانسته‌اند.

    مادر او دوغدو دختر فری‌هیم‌رَوا و پدر وی پوروش اسپ نام داشتند.[۲۰][۲۱][۲۲][۲۳] نام خانوادگی زرتشت اسپنتمانبود.[۲۴] حاصل ازدواج پوروش اسپ و دوغدو پنج پسر بود که زرتشت سومین آن‌هاست.[۲۵]

    زرتشت سه بار ازدواج کرده بود. نام زن نخست و دوم او ذکر نشده‌است، زن سوم او هووی نام داشته، هووی از خاندان هووگوه و بنابر روایات سنتی دختر فرشوشتر، وزیر کی گشتاسپ شاه کیانیبوده‌است.

    زن نخست او پسری به نام ایست واستر و سه دختر به نام‌های فرینی و ثریتی و پوروچیستا داشت.[۲۶] زرتشت درگاتاها از ازدواج دختر سوم خود یاد می‌کند و روایات بعدی، شوهر او را جاماسبمی‌نامد. از همسر دوم زرتشت، دو پسر به نام‌های اورْوْتَتْ‌نَرَه و هْوَرْچیثْزَه به دنیا آمده،[۲۷] و ظاهراً از زن سوم فرزندی نداشته‌است.[۲۸]

    نخستین کسی که به زرتشت ایمان آورد، میدیو ماه بود، که فروردین یشت[۲۹] از او نام می‌برد. وی در روایات سنتی، پسرعموی زرتشت به شمار آمده‌است.

    گرچه در اوستای موجود جای جای اشاره‌های پراکنده‌ای به نام و خانواده و برخی حوادث زندگی زرتشت می‌شود ولی زندگینامهٔ او به طور منظم و پیوسته عرضه نمی‌گردد. شواهد موجود نشان می‌دهد که شرح زندگی زرتشت در سه نَسک (بخش) از ۲۱ نَسک اوستا به نام‌های سپند، چهرداد و وشتاسپ ساست آمده بوده‌است. اصل متن اوستایی و ترجمهٔ پهلوی این بخش‌ها در دست نیست اما خلاصهٔ مطالب آنها در کتاب هشتم دینکرد نقل شده‌است.[۳۲]

    آگاهی‌های تاریخی و واقعی دربارهٔ زندگی زرتشت بسیار اندک است. آنچه در اوستا و در منابع پهلوی و فارسی آمده‌است، بیشتر جنبهٔ اساطیری دارد، گرچه در این مطالب نیز حقایقی می‌توان یافت. آنچه به یقین در مورد زندگی زرتشت از متون اوستایی بر می‍آید اینست زرتشت از کودکی تعلیمات روحانی دیده‌است زیرا در گات‌ها (یسن ۳۳، بند ۱) خود را زوتَر نامیده‌است و آن اصطلاحی است که در مورد دین مردی که دارای شرایط کامل روحانیت است، به کار می‌رود. در گات ها (یسن ۴۳) اشاره به دریافت وحی از او از سوی اهورامزدا شده‌است. زرتشت در تبلیغ دین خود با دشواری‌هایی روبرو بوده‌است. در سرودهای خویش (یسن ۴۶، بند ۲) از فقر و کمی تعداد حامیانش می‌گوید و از بدکاری پیشگویان و روحانیان هم وطن خود کوی‌ها و کرپن‌ها، گله و شکایت دارد و از بعضی دشمنان خود مانند بندوهوگرهمه (یسن ۴۹، بند ۱ و ۲) نام می‌برد. سرانجام بر آن می‌شود که از زادگاه خود دور شود و به سرزمین مجاور برود که فرمانروای آن کی گشتاسپ است. زرتشت در این سرزمین سرانجام با موفقیت روبرو می‌گردد. با گِرَوِش کی گشتاسپ به دین زرتشت، مخالفت‌های حکمرانان همجوار برانگیخته می‌شود. نام برخی از فرمانروایان مخالف زرتشت در آبان‌یشت (یشت ۵، بند ۱۰۹) آمده‌است که از میان آنان ارجاسب تورانی از همه نامورتر است. برحسب سنت زرتشت در سن ۷۷ سالگی کشته شد و قاتل او برادریش نام دارد.[۳۳]